محل تبلیغات شما



خمینی در وصیت نامه ی خود بر اسلام ی تاکید کرد و ای نیز بار ها بر این اسلام ی تاکید کرده است اسلام ی چه کار در این چهل سال برای ایران کرده است فقر فحشا فساد عظیم وانهدام فکری فرهنگی ایران این اسلام ی که بدترین نوع تفکر انسانی می باشد که کمونیست و نازیسم در برار آن باید سر خم کنند . دامن فساد خود را در خاورمیانه گسترده و باعث ویرانی خاورمیانه گردیده تا کی باید این تفکر ملعونه را تحمل کرد ؟


ایران به کدام سو رفت بعد از چهل سال ؟ ایران به هیچ سوی نرفت انقلاب شرم آور 1357 به سمتی نشان رفت ان دنیا را اباد می کنیم این دنیا را آباد می کنیم شاه قبرستان ها را اباد کرد شاه ی کرد ووووووووو خود چه کرده اند . موج اعدام ها از بهمن 1357 تا ده ای 1360 که دیگر جای کتمان ندارد . ادامه یک جنگ مخف که هزاران ایرانی را به کام خود کشید به زیان ایرانیان به نفع و کام خمینی و دارو دسته او جنگ نعمت است بله جنگ برایتان نعمت بود . برای به اسارت در آوردن ایران ایرانی که در سخنرانی خدعه گر بزرگ در بهشت زهرا غنیمت بود ایرانی که در هواپیمای ایرفرانس دولت فرانسه هیچ بود نه ایت الله چه حالتی دارید که به ایران بر می گردیدید ؟ هیچ و هیچ بزرگ تاریخ ایران جوابیکه  خمینی به این سوال داد جواب سوال من است ایران به کدام سو می رود هیچ فقط با خدعه و نیرنگ ب ر گرده ملت ایران سوار شده اند همین بس ده تن طلا را که یادتان است .بعد از مرگ خمینی در جریان برادر محسن رفیق دوست ، مرتضی 123 ملیارد تومان بعد شهرام جزایر و یعد بابک زنجانی و بعد امیر خسرو و حال  همه همه اعضای این نظام از بزرگ و کوچک ایران را چپاول می کنند ایران به کدام سو می رود هیچ خمینی تا زمانی که این هیچ است ایران هم هیچ است بیندیشید . رها کنید این جمهوری کثافت اسلامی را


 

 

رزومه/C-V

1- ایمیل :dr.shahin_pahnadayan@yahoo.com 

             dr.shahin.pahnadayan@gmail.com   

        

2- مشخصات فردی:

نام :  شاهين نام خانوادگی : دانیل

3 - دانشگاه محل تحصیل :

دکتری :  دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات

  فوق لیسانس : دانشگاه شهيد بهشتي

  لیسانس : دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري

  عنوان پایان نامه دکتری : علل و عوامل سقوط خلافت فاطميان مصر

  عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد : بررسي جنبش سياسي اجتماعي نزاريان ايران از علاء الدين محمد سوم تا سقوط الموت

  



شورش گئومات درکتیبه بیستون

پس از مرگ کورش فرزندش کمبوجیه به تخت نشست. او درابتدا به علت بدگمانی و برای حذف رقیب دستور قتل برادرش بردیا را داد. کمبوجیه پس از تثبیت حکومت تصمیم به فتح مصر گرفت. نبرد شدیدی بین نیروهای ایرانی و مصری درگرفت و پایتخت مصر در محاصره ارتش ایران قرارگرفت. با ابتکار ایرانیها و پرتاب لاشه گربه به داخل شهر  مصریها مقاومت خودرا ازدست  دادند وتسلیم شدند زیرا گربه نزد مصریها موجودی مقدس به شمار میرفت و بادیدن لاشه آن مصریها روحیه خود را ازدست دادند. کمبوجیه تازه از فتح مصر فراغت یافته بود که خبر شورش بردیا را شنید او که از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شده بود تصمیم به بازگشت گرفت. ولی دربین راه بیمارشد ودرگذشت.



نوشته هاي داريوش اول

مضامين نوشته هاي مورخين يوناني راجع به بردياي دروغي چنان است که ذکر شد. اکنون بايد ديد که سند رسمي يعني کتيبه بيستون چه ميگويد. قبل از شروع به ذکر آن جاي کتيبه که راجع به بردياي دروغي است، لازم است تذکر دهيم که کتبيه بيستون فقط راجع به اين واقعه نيست زيرا چنانکه بيايد داريوش کليه کارهائي را که در بدو سلطنت خود کرده در آن کتيبه شرح ميدهد، اين مفصلترين کتيبهاي است که از شاهان هخامنشي به دست آمده و در سه زبان نوشته شده: بپارسي قديم، به عيلامي و آسوري يا بابلي ). ترجمه قسمتي از آن يعني بند 10 - 15 ستون اول که راجع به بردياي دروغي ميباشد، چنين نوشته است : بند دهم


نوشته هاي کتزياس

اين مورخ واقعه بردياي دروغي و رسيدن داريوش را به سلطنت مختصر و ساده نوشته ، او چنين گويد: در غياب کبوجيه بغپت و آرتاسيراس پارتي مصمم شدند سپنتدات مغ را از جهت شباهتي که به شاهزاده مقتول داشت، به تخت سلطنت بنشانند. اينها به اجراي نقشه خود موفق شدند ولي وقتي که ايکسابات از بابل با نعش کبوجيه آمد و ديد در راس مملکت شخصي ماجراجو مانند مغ مزبور قرار گرفته، چون از اسرار مطلع بود، مطلب را در پيش لشکريان فاش کرده در معبدي پناهنده گرديد. طرفداران مغي که به تخت نشسته بود او را گرفته سرش را بريدند ولي مرگ اين شخص نتيجهاي براي مغ نداد چه هفت نفر هم قسم شدند که او را دفع کنند. اسامي هفت نفر را کتزياس چنين نوشته: انوفاس، اي درنس، نورون دابات، ماردونيوس، باريس سس، آرتافرن، داريوش

(پائين تر خواهيم ديد که اسامي مذکوره هردوت صحيح تر است ).


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ایـــن چــهـــل نـــفـــر ادبي اجتماعي یاور زنوز یادداشت های من درباره احمدآباد اردکان آبجی بزرگم، دلیل زندگیمه...!